از رویای تو که سیر میشوم همان جا که آسمان شکوفه میبارد و رنگین کمان دیگر هفت رنگ نیست و هزار رنگ است
مخمل ابی دریا را به روی خودم میکشم و برای همیشه میخوابم
نفس بکش در رویای من
بگذار بوی یاس و باران و قهوه اتاقم را پر کند
مثل همان شب که تا سحرگاه کنار ان ساحل آرام با تو نفس کشیدم
اخ که رویای تو با من چه میکند