دلم یه گوشه دنج میخواد
تو این دنیا
یه جای دنج تو این دنیا
که بتونم زندگی خودم رو حلاجی کنم
شاید هنوز دیر نباشه
شاید بتونم اون حفره های بزرگی که هر بار میخوام به او برسم و اسیرم میکنه رو ببندم
شاید ، شایدم اون حفره تو قلب او باشه و هیچوقت بسته نشه
صحبت تنهایی منو او نیست
صحبت آبروی کبوتر سفید عشقه که با هر بغض من پرهاش سیاه میشه و دلش میگیره
همین روزاست که قفسش تنگ بشه و اومدن او هم دردشو دوا نکنه
تو یه گوشه دنج میشناسی؟
هرجایی بتونی بی دغدغه و ترس راحت حرفتو بزنی..
سلام
سکوت من قشنگترین حرفهاست ....
آره
کجا یعنی؟
پشت دریاها شهری است ...
قایقی باید ساخت ...
کمک می کنی ؟
خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد ازین خاک غریب ...