شوالیه بیرحم

این نفس های من نیست

صدای قلبم هم نیست

شوالیه بیرحم وجود توست که درون این قفس کوچک تاخت و تاز میکند

میکوبد

له میکند

می شکند

خستگی هم ندارد ...


اگه چشمات مشکی یا عسلی دوستت دارم

اگه موی تو کوتاست یاکه بلند دوستت دارم

اگه چون دوستم داری میخوای اذیتم کنی هرچقدر می خوای اذیتم بکن دوستت دارم

وقتی با برق چشات چشماموادب میکنی دو تا چشم من می خوان بهت بگن دوستت دارم

وقتی که دستم ومی گیری ونازش میکنی تو دلم داد میزنم هزار دفعه دوستت دارم

وقتی که نگام به نیمرخت عمود این لبام دوتاشون میخوان درگوشت بگن دوستت دارم

اگه دوستم داری فقط یه بار درگوشم حالا نه بعدا "بگو دوستت دارم "

نظرات 3 + ارسال نظر
سینا دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:56 ب.ظ

حالا چشماش مشکی یا عسلی؟

خب نگفتم خاکستری یا طوسی که کسی شک نمکنه :)

سینا دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:07 ب.ظ

بالاخره ما نفهمیدیم مشکی، عسلی, خاکستری، طوسی... اصلا بی رنگ ... !!
حالا هر چی، مهم همینه که فارغ رنگ و برق و کوتاهی و بلندی و ... دوستش داری.
موفق باشی مرد!

با اینهمه جمله هی نقیض حرف نزنم بهتره ....

سینا سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:53 ق.ظ

بزنی بهتره ها!!!

چیو بزنم دقیقا ؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد