اولین باران زیبای پاییزی بارید ...

دیگر برای عاشقی

باران

چتر

و قهوه ی فال نمیخواهم

یک لبخند تو کافی است که تا آخر دنیا بیتاب بمانم


کمی عاشقانه تر زیر این باران برایم بخوان

بگذار در این پاییز ، عقده هزار بهار بی تو را درمان کنم

نظرات 2 + ارسال نظر
غریبه پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:14 ق.ظ

سیبی که برای تو چیده ام
با بویی از باران و انار
تقدیمت می کنم!!

از "لحظه هایی که نیستی"

چه می کنه این copy - paste

طراوت پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:35 ب.ظ

خیلی زیبا بود متنت ستاره جون.
مدتی دارم میرم سفر و متاسفانه به اینترنت دسترسی ندارم
بدرخش ای ستاره دنباله دار که زندگی جاریست

می درخشیم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد