دیروز

 دیروز  بر دامن طلایی پاییز نشستم

و به همه گفتم که خوشبخت شده ام 


اینبار میان واژه هایم اسفند گرداندم ...

وقتی کنار ساحل طوفانی نفسی عمیق کشیدم ...


نظرات 3 + ارسال نظر
طراوت سه‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:58 ب.ظ

وای کیف کردم با این پستت مخصوصا قسمت
اینبار میان واژه هایم اسفند گرداندم ...
عالییییییییییییییییییییی بوددددددد.


آخه واقعا گردوندم .... طراوت عزیز ... دیروز یه تجربه شیرین و لحظات ناب و دوست داشتنی ای توی زندگیم داشتم که آرزوی قلبیم داشتن همیشگی اون لحظه هاست ولی خب مثه لباس و کفش سیندرلاست برام و ساعتی مشخص همه چی به همون لباس پاره و نخ نما تبدیل میشه ... اما برای اون لحظه های ناب که می شد نباشه باید شاکر بود ... اسفند یا همون اسپند رو می طلبید که تو دوستش داشتی ...
به هر حال مرسی از توجهت عزیزم

غریبه چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:56 ق.ظ

چقدر خاطره می شود؛
دلی آرام
بر ساحلی طوفانی!

و یادها و خاطره ها که به سختی فراموش می شوند ...

طراوات چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:26 ب.ظ

امیدوارم اون لحظات ناب و خوشی که میگی همیشه در زندگیت جاری باشه

MOTOSHAKERAAAAMMMMM!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد