رویا

در رویاهایت جایی برایم باز کن

جایی که عشق را بشود

مثل بازی های کودکی

باور کرد

خسته شدم از بی جایی..

نظرات 2 + ارسال نظر
طراوت سه‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:55 ب.ظ

ستاره جانم، جای عشق در قلبه.
تو که قلبت به این مهربونیه نمیتونی بی جا باشی.

من به چشم های دلم مشکوکم
نزدیک می بیند او را
که فرسنگ ها ازمن دور است ....

غریبه چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:48 ق.ظ

در همین حوالی
سبزی جنگلی هست
و
آبی دریایی،
و میانشان
کلبه ای چوبی
هر وفت که خسته شدی
قدمی بگذار
تا به بازی های کودکی
کلبه را غرق شادی کنی

تا عمـــــــــر باقیست،
تانگوی عاشقانه ی ما .... جاریست!

و مـــــــن
روزگار را ... رقصیده ام!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد