از مهمونی اومده باشی و شام خورده باشی و نتونی بخوابی
تو باشی و یه اتاق خالی و یه سکوت مطلق...
یه شب دراز باشه و یه فنجون قهوه باشه و یه چراغ مطالعه...
میز تحریرت باشه و یه خروار جزوه خونده نخونده...
یه عالمه پاراگراف باشن و یه ماژیک فسفری واسه یه عالمه کلمه قلمبه سلمبه...
دوباره تو باشی و سرت تو کتاب...
مغزت باشه خالی از قند واسه سوزوندن...
چشمات باشن زل زده به رقص کلمات... مخت باشه که هنگ کرده باشه...
حوصله ات باشه که سر رفته باشه... نقطه هایی باشن که سر خط نباشن...
پنجره باشه شب باشه ماه باشه کامل باشه!
دوباره تو باشی و سرت رو به آسمون...
چشمات باشن واسه دید زدن ماه آسمون...
جزوه های لوله شده ات باشن واسه رصد ماه مهربون!!!
سرنوشت امشب این جزوه ها فقط رصد ماه بود!!!
ای ستاره خسته و مهربونی که دست از درخشش بر نمیداری جزوه هایت پاداش تلاش بی مانندت را زیبا گرفتند و چه باشکوهست رصد ماه مهربان .
همیشه پیروزی با توست چون تو تک ستاره دنباله داری
خجاللت خجالت خجالت می کشییییییییم .... راستی تنها رصد ماه نبود خواب موندنم برای شروع کار در اول هفته هم بود ...
حرف نداشت
چی ؟ رصد ماه یا پست دیشب ؟؟؟؟