جهان دل

کمی صبر کن عزیزم. 
دلم میخواهد تو هم در کنارم باشی
می خواهم بگشایم دل را
و وارد شویم با هم بر دنیایی فراسوی آنچه هست
بالاتر از آن چه دیدنیست
و فقط می توان حس کرد
و با حس کردن آن شادمانه زیست...

چشمانت را ببند و هر وقت گفتم بگشا...

تا آرام .. آرام باز کنیم با هم لایه لایه های دل را...

باز کن عزیز.... باز کن...

...می بینی ؟ !! ...چه زیباست جهان دل

نظرات 3 + ارسال نظر
غریبه سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:12 ق.ظ

از تمام راز و رمزهای عشق

جز همین سه حرف

جز همین سه حرف ساده‌ی میان تهی

چیز دیگری سرم نمی‌شود

من سرم نمی‌شود

ولی...

راستی

دلم

که می‌شود!

راستی

دلم

که می‌شود!

غزیبه سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:15 ق.ظ

زیبا بود
جهان دل!

طراوت سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:35 ب.ظ

ای جان ... چرا سرخ شدی ؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد