گفته ام یا نگفتم ؟؟؟

وقتی دختر باشی و تنها
وقتی روز تعطیل بـاشد و وسط بعد از ظهر
وقتی بدانی دوره و زمانه بد شده است
تنهایی قدم زدن در یک کوچه 100-150 متری باریک و خلوت
در یک غروب دلگیر
دیگر آنقدرها هم شاعرانه نیست
دائم خدا خدا میکنی کوچه کوتاه تر شود
چشمت دائم به انتهای کوچه است
همان جا که دختر بچه ای با دوچرخه اش در حال بازی است
امیدوار می شوی در کنارش خانه است و خانواده ای
و حتما به آنجا که برسی دلت قرص می شود برای ادامه راه ...


نگفته بودمت دل دیوانه ام هنوز بی تو بودن را بهانه می کند

نگفته بودمت باران که می بارد بی بهانه تر دوستت دارم

نگفته بودمت رفیق!

این اشک ها حرمت دارند

نگذار به خاطر ناسازگاری تو بریزن

فقط بگو گفته ام یا نگفتم؟!

 

 

دیروز هم هوا دو نفره بود ...

 


نظرات 1 + ارسال نظر
غریبه شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:18 ب.ظ

گفته ای

خوبه که گفتم و اینجوریه ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد