سالها پیش در هیاهوی فریادهای مردم بدنیا آمدم و چنین شد که ...سرشار از حرفم...اما آموختم که با سکوت فریاد بکشم !
فریادم را به درون می کشم... تا دیگران را نیازارم!!
ادامه...
نمی دونم ... شاید از پیجی به پیج دیگه کوچ کردم .... اگه چنین کاری کنم پستی می زارم تا کسانی که می خوان بهم مسیج بدن تا آدرس جدیدو براشون بفرستم ... شایدم همین جا اعلام کردم ... نمی دونم
یعنی جدی جدی پایان ستاره؟
چرا؟
به قول دکتر حرف هایی هست برای نگفتن!
و ارزش عمیق هر انسان به اندازه حرف هایی ست که برای نگفتن دارد...
یعنی باید با هم برای همیشه خداحافظی کنیم؟؟؟؟؟
نمی دونم ... شاید از پیجی به پیج دیگه کوچ کردم .... اگه چنین کاری کنم پستی می زارم تا کسانی که می خوان بهم مسیج بدن تا آدرس جدیدو براشون بفرستم ... شایدم همین جا اعلام کردم ... نمی دونم
یاد باد آن روزگاران یاد باد!
یاد بگیریم که لحظه هامونو مثل ان روزگاران زیبا کنیم ...
مگر پایانی وجود دارد؟اگه وجود دارد به من هم نشان بده تا من هم به سویش بروم و به خودم خاتمه دهم...
.
.
هر چیزی پایانی داره ... که دیر یا زود به سراغمون میاد
پایان شادی . پایان غم . پایان عشق . پایان دوستی . پایان نویسندگی . پایان عمر ... و و و
ستاره کجا رفتی؟راستی راستی رفتی؟
دلمون واست تنگ میشه
هستم عرفان جان ... اما در خلوت خودم ... مدتی هم هست دست و دلم به نوشتن نرفته ... دنبال بهونه م شاید !!