خدایا اینبار نقشه جهان را جوری بکش که جاده نداشته باشد
فاصله نباشد
حریف ما نیستی حریف خودت که میشوی !!!
من دلم میخواهد
خانهای داشته باشم پر دوست،
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو...؛
هر کسی میخواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند.
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ و ریاست...
بر درش برگ گلی میکوبم
روی آن با قلم سبز بهار
مینویسم ای یار
خانهی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
" خانه دوست کجاست؟ "
(( فریدون مشیری ))
تا حالا تصویر روی جلد کتاب حج دکتر ش.ر.ی.ع.ت.ی رو دیدی ؟؟؟
تصویر روی جلد نمایانگر طواف خانه کعبه است ... همه در یک راستا بدور حرم میگردند و فقط یکی است که برعکس ... از حلقه بیرون زده و دریا دل به سوی معشوق ...
حالا شده حکایت این روزای ما
دورو برمون چی می بینیم
آدمایی که رفتن سراغ مداحی و حسین حسین گفتن کورکورانه ...
بدون این که حتی سعی کنن اون شخصیت رو بشناسن واسه رسیدن به هدفهای پوچ دنیوی شون اشک می ریزن ...
توی سر خودشون می زنن و ارادت خودشونو با میزان اشکشون می سنجن .
بدون اینکه بدونن امروز نیازمند شناختن حسینیم ...
حسینی که تن به ذلت نداد و به بهای خون خودش و خونوادش به دین دروغین یزید لبیک نگفت ...
دیروز متاسفانه به دنبال چند تا نوحه برای یکی از همین شیعیان بودم که خواسته بود از امکان دانلودم براش استفاده کنم ...
لابلای نوحه ها شنیدم که مداحی در وصف او میگفت :
من بدنبال تو ام قلاده ام را بگیر ای والا
و آن یکی میگفت:
من دیوانه ام ببینید چگونه زنجیر میدرم .....
غافل از اینکه حسین انسان میپروراند و نه حیوان!
ننگ بر یزید و یزیدیان ...
و چه زیباست وقتی می خوانیم :
نگاهش کردم
زیباترین بود
چشمانم را بستم و باز کردم
باز هم آن چهره زیباترین بود
به لحظه های قبل از آمدنش فکر کردم
لحظه هایی که آمده بود
زیباترین بود
لحظه های بودنش زیباترین بود
مهتاب را که دیدم
تمام روز را مرور کردم
آن روز هم زیباترین بود
به همه زیبایی ها فکر کردم ...
در بین تمام زیبایی ها
او ، لحظات با او ، نفس کشیدن با او
زیباترین زیباترین ها بود
آنقدر کف دستم را سُمباده می کشم
تا خطوطی که به تـــو نمی رسند
پـــــاک شوند .. !