حتــی کفــش هــم اگــر تنــگ بــاشــد
زخــم مــی کنــد
وای بــه وقتی
کــه دل تنـــگ بــاشــد ...!
از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از آن روست که خونابه فشان است
دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ی ایام دل آدمیان است
دورم از تو
بی قرار گرمای دلت ، می لرزم اینجا
احساس می شوی
چون سایۀ خمیده بر دیوار
می رقصی بر بی تابی من،
و چه نزدیک است خاطراتت
چسپیده به ذهنم
نقش بی همتای رخسار تو.
دلتنگی ام را می پوشانم
با بستری از کلمات
اما باز
کسی در دلم
تو را صدا می زند
ای آرامش دهنده ی شب های بی قراریم ...
اسماعیل هاشمی
زیبایی زندگی در این است که
بی خبر دعایت کنند
نبینی و نگاهت کنند
ندانی و دوستت داشته باشند
و
در سکوت صدایت کنند.
داشتم با پدرم جدول حل میکردم که گفتم :
یه دفعه پدرم گفت فهمیدم عزیزم میشه بابا
با اینکه میدونستم بابا میشه ولی بهش گفتم نه اشتباهه
اینجا نوشته چهار حرفی , ولی تو که حرف نداری
پی نوشت : من هل نیستمااا ... در تدارک هدیه روز پدر بودم دچار اتمسفرگرفتگی حادم الان !!!
دلم واسه اول دبستانم تنگ شده...
که وقتی تنها یه گوشه ی حیاط مدرسه وایسادی...
یه نفر میاد و بهت میگه:
با من دوست میشی؟
دنیا را بد ساخته اند.
کسی را که دوست داری ، دوستت ندارد
کسی که تو را دوست دارد ،تو دوستش نداری
اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد
به رسم و آیین زندگی به هم نمی رسند و این رنج است
زندگی یعنی این
دکترشریعتی
همیــشـه محـکــوم شـدیــم بـه سـیـاستـمـداری
به بــَلــَد بودن
بــه شیطنــت های بی شرمــانه
انــگ ِ هرزه گــی برای لــمس ِ ته ریــش ِ مردانـه
به داشـتــن انـگیـزه هـای پـنـهـانی...
حـــد و مــرزهای زنــانه!
سـوء تــفاهــم هـای مکـرر
بدبـیـنـی هـای مُـزمـن
شکــستن های پی در پی...
همیــشه دهانــمان سوخــت از آشــهای نخــورده!
و چیـزی جـز سـادگـی درونــمان شــعله نمیکـشــید،
باور کــن: قــضاوت ِهای غــلط ، حــرفهای بی اساس، شایــعه های خاله زنــکی
گــاهی رویــاهای یــک زن را به نـــیستی میکشاند...
تــمام ِ زندگی اش ، آرزوهایــش حــباب میشــود!
لعنتـــی ! مــرد باش و دم نـــزن!